سر انگشتان طلایت ،
پشت پنجره ی من خودنمایی می کند
.......................................
کوچه گواه عشقه
عشقی بدون تردید
زاییده معشوقه
......................................
من اتاقی دارم
که آینه اش رو به احساس پر می کشد !
و طاقچه ای که خاطراتم روی آن جا میگیرد
پنجریی دارد رو به باغ رویاهایم
پ.سکوت
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر